عاشق اینم که همیشه جامون تنگ باشه من.... به تو همسری
خیلی حال میده جات تنگ باشه و یه بهونه پیدا کنی تا اونی که دوستش داری و بغلش کنی تا صبح..رفتیم با همکار همسری چالوس اونقدر خوش گذشت تو راه اونقدر گفتم خیلی خوب بود که آخرش همسری شاکی شد و گفت انقدر نگو ملت فکر می کنن شمال ندیده ایی...گفتم برو بابا ما که نافمونو تو شمال بریدن چه حرفیه فقط خیلی خوش گذشته همسری....وقتی دیدیم ۲ تاشون رفتن تو آب ماهم یه لنگ بستیم به سرمون و رفتیم ۵ ساعت تو آب بودیم حسودیم می شد.اونقدر مثل عقده اییا اب بازی کرده بودیم که به اندازه ۳ لیتر آب خورده بودم شده بود گارفیلد ....هیچی لباس با خودمون نبرده بودیم مجبور شدیم مثل انسانهای اولیه با یه پارچه بریم تو آب ...آخخخخخ من دلم شمال می خواد....
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۲ ساعت 16:25 توسط بالماسکه لعنتی
|